توطئه دشمن در عراق شکست خورد | اربعین با شکوه تر از گذشته برگزار می شود
حجت الاسلام غلامرضا مصباحی مقدم عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفت وگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری رسا، با اشاره به حواشی اخیر در کشور عراق گفت: این اتفاق شباهت بسیاری به اغتشاشاتی دارد که در سال 96 در ایران رخ داد، چراکه اصل حرکت عراقی ها حالتی اعتراض گونه به برخی مسائل همچون فساد اقتصادی و بیکاری داشت، اما دشمنان روی آن موج سواری کردند.
وی با بیان اینکه حرکت های اعتراضی در عراق موجی را ایجاد کرد که مخالفان حکومت عراق همانند بعثی ها و برخی قومیت های شکست خورده در انتخابات دوره های قبل مجلس عراق بر آن سوار شدند، اظهار داشت: ما در این حادثه به وضوح مشاهده کردیم که دشمنانی همچون آمریکا، رژیم صهیونیستی و سعودی ها دست به سوء استفاده زده و حاشیه سازی کردند.
حجت الاسلام مصباحی مقدم با اشاره به اینکه خوشبختانه دولت عراق توانست موج اعتراضات را کنترل و مهار کند، عنوان کرد: صدور بیانیه از سوی حضرت آیت الله سیستانی که روز جمعه در کربلا قرائت شد، نقش بسیار تأثیرگذاری در زمینه مهار اغتشاشات عراق داشت.
سخنگوی جامعه روحانیت مبارز با ابراز خرسندی از شرایط فعلی عراق تأکید کرد: با توجه به شرایط کنونی عراق احتمال ایجاد اغتشاشات دیگر بعید به نظر می رسد.
وی با اشاره به اینکه دشمن با قصد به حاشیه راندن حماسه عظیم اربعین به اغتشاشات اخیر عراق دامن زد، تصریح کرد: تحرکات دشمن برای تحت الشعاع قرار دادن پیاده روی بزرگ اربعین شکست خورده است و جریان اربعین حسینی پرشورتر و باشکوه تر از سال های گذشته در عراق و خارج از آن رخ خواهد داد.
حجت الاسلام مصباحی مقدم در ادامه بر ضرورت حساس بودن مردم عراق نسبت به تحرکات دشمن در این کشور تأکید و بیان کرد: متأسفانه ما در عراق با فقدان رهبری مواجه هستیم، شاهد راهپیمایی عمومی از سوی مردم عراق در حمایت از حکومت و دولت عراق نخواهیم بود و این یک نقیصه بزرگ برای عراق محسوب می شود.
وی اضافه کرد: معتقدم اتفاقی که در عراق افتاده، در همین حد متوقف خواهد شد، اما شاید آثار آن مانند «استخوان لای زخم» باشد که هر لحظه امکان دارد مجددا ظهور و بروز پیدا کند.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه راهپیمایی اربعین یک حرکت الهی است، به تبیین پیام های این راهپیمایی برای جهانیان پرداخت و گفت: جریان اربعین حرکتی است که دست انسان ها بر آن تأثیری ندارد، بلکه با قدرت لایزال الهی اداره می شود.
وی با اشاره به اینکه امام حسین(ع) منشأ موج گیری حرکت اربعین و تأثیرگذاری در معرفی و تبیین اسلام ناب محمدی هستند، بیان کرد: وقت آن رسیده است که این حرکت در دنیا بسط و گسترش پیدا کرده و تأثیرات منطقه ای و جهانی اش را بگذارد.
حجت الاسلام مصباحی مقدم با بیان اینکه استکبار جهانی و صهیونیست ها اراده بسیار قوی دارند تا از بازتاب حرکت عظیم اربعین حسینی جلوگیری کنند، مطرح کرد: این در حالی است که اگر یک صدم این حرکت در سایر نقاط جهان برای مدت چند ساعت رخ دهد، ماه ها روی آن مانور خواهند داد و برای بازتاب و انعکاس دادن آن تا چندین ماه گزارش تهیه می کنند.
سخنگوی جامعه روحانیت مبارز خاطرنشان کرد: دشمنان حرکت عظیم اربعین را که گاهی نزدیک به یک ماه طول می کشد را منعکس نمی کنند، اما این حرکت آثار و برکات خود را از طریق فضای مجازی گذاشته است و تنها منحصر به شیعیان و مسلمانان نیست، بلکه مسیحی ها، هندوها و حتی اسماعیلی ها در آن حضور پیدا می کنند.
وی در پایان با تأکید بر اینکه حضور ملیت ها و مذاهب مختلف در حماسه اربعین، این حرکت عظیم را به یک حادثه فرا ملی، فرا سرزمینی و فرا مذهبی تبدیل کرده است، گفت: این حادثه بزرگ بستر را برای معرفی امام حسین(ع)، امام زمان(عج)، اسلام ناب محمدی و حتی انقلاب اسلامی به صورت مستقیم و غیر مستقیم فراهم ساخته است./841/ت302/ق
روزی در مغازه عطّاریم نشسته بودم که دو نفر برای خریدن سدر وکافور به دکان من وارد شدند. وقتی به طرز صحبت کردن وچهره هایشان دقّت کردم، متوجّه شدم که اهل بصره وبلکه از مردم معمولی نیستند به همین جهت از شهر ودیارشان پرسیدم؛ امّا جوابی ندادند. من اصرار می کردم؛ ولی جوابی نمی دادند. به هرحال من التماس نمودم، تا آن که آنها را به رسول مختار (صلّی الله علیه وآله) وآل اطهار آن حضرت قسم دادم. مطلب که به این جا رسید، اظهار کردند: ما از ملازمان درگاه حضرت حجّت (علیه السلام) هستیم. یکی از جمع ما که در خدمت مولایمان بود، وفات کرده است؛ لذا حضرت ما را مأمور فرموده اند که سدر وکافورش را از تو بخریم.
همین که این مطلب را شنیدم، دامان ایشان را رها نکردم وتضرّع واصرار زیادی نمودم که مرا هم با خود ببرید.
گفتند: این کار بسته به اجازه آن بزرگوار است وچون اجازه نفرموده اند، جرأت این جسارت را نداریم.
گفتم: مرا به محضر حضرتش برسانید، بعد همان جا، طلب رخصت کنید، اگر اجازه فرمودند، شرفیاب می شوم والاّ از همان جا برمی گردم ودر این صورت، همین که درخواست مرا اجابت کرده اید خدای تعالی به شما اجر وپاداش خواهد داد؛ امّا باز هم امتناع کردند. بالاخره وقتی تضرّع واصرار را از حدّ گذراندم، به حال من ترحّم نموده ومنّت گذاشتند وقبول کردند. من هم با عجله تمام سدر وکافور را تحویل دادم ودکان را بستم وبا ایشان به راه افتادم، تا آن که به ساحل دریا رسیدیم. آنها بدون این که لازم باشد به کشتی سوار شوند، بر روی آب راه افتادند؛ امّا من ایستادم. متوجّه من شدند وگفتند:
نترس؛ خدا را به حقّ حضرت حجّت (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) قسم بده که تو را حفظ کند. بسم الله بگو وروانه شو.
این جمله را که شنیدم، خدای متعال را به حقّ حضرت حجّت (ارواحنا فداه) قسم دادم وبر روی آب مانند زمین خشک به دنبالشان به راه افتادم تا آن که به وسط دریا رسیدیم.
ناگاه ابرها به هم پیوستند وباران شروع به باریدن کرد.
اتّفاقا من در وقت خروج از بصره، صابونی پخته وآن را برای خشک شدن در آفتاب، بر پشت بام گذاشته بودم. وقتی باران را دیدم، به یاد صابون ها افتادم وخاطرم پریشان شد.
به محض این خطور ذهنی، پاهایم در آب فرورفت؛ لذا مجبور به شنا کردن شدم تا خود را از غرق شدن، حفظ کنم؛ امّا با همه این احوال از همراهان دور می ماندم. آنها وقتی متوجّه من شدند ومرا به آن حالت دیدند، برگشتند ودست مرا گرفتند واز آب بیرون کشیدند وگفتند: از آن خطور ذهنی که به فکرت رسید، توبه کن ومجدّدا خدای تعالی را به حضرت حجّت (علیه السلام) قسم بده. من هم توبه کردم ودوباره خدا را به حقّ حضرت حجّت (علیه السلام) قسم دادم وبر روی آب راهی شدم.
بالاخره به ساحل دریا رسیدیم واز آن جا هم به طرف مقصد، مسیر را ادامه دادیم.
مقداری که رفتیم در دامنه بیابان، چادری به چشم می خورد که نور آن، فضا را روشن نموده بود. همراهان گفتند: تمام مقصود در این خیمه است وبا آنها تا نزدیک چادر رفتم وهمان جا توقّف کردیم. یک نفر از ایشان برای اجازه گرفتن وارد شد ودرباره آوردن من با حضرت صحبت کرد، به طوری که سخن مولایم را شنیدم؛ ولی ایشان را چون داخل چادر بودند، نمی دیدم، حضرت فرمودند: ردّوه فانّه رجل صابونی؛ او را به جای خود برگردانید ودست ردّ به سینه اش بگذارید، تقاضای او را اجابت نکنید ودر شمار ملازمان ما ندانید؛ زیرا او مردی است صابونی.
این جمله حضرت، اشاره به خطور ذهنی من در مورد صابون بود؛ یعنی هنوز دل را از وابستگی های دنیوی خالی نکرده است تا محبّت محبوب واقعی را در آن جای دهد وشایستگی هم نشینی با دوستان خدا را ندارد. این سخن را که شنیدم وآن را بر طبق برهان عقلی وشرعی دیدم، دندان این طمع را کنده وچشم از این آرزو پوشیدم ودانستم تا زمانی که آیینه دل، به تیرگی های دنیوی آلوده است، چهره محبوب در آن منعکس نمی شود وصورتی مطلوب، در آن دیده نخواهد شد چه رسد به این که در خدمت وملازمت آن حضرت باشد.